درپی رخدادهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری درایران درسال 2009 و اوج گیری جنبش دمکراسی خواهی با شعار " رای ما کجاست" در تمامی نقاط شهری ایران، بخش بزرگی از دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این جنبش مشارکت فعال یافتند. گسترش روزافزون مطالبات این جنبش در سایر فضاهای اجتماعی سبب شد خیابان ها و میادین شهرهای بزرگ بمناسبت های مختلف میدان طرح و پیگیری خواسته های بحق و دمکراتیک مردم بویژه جوانان باشد که درطی سالهای پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری درسال 2005 همواره مورد بی توجهی و ستم قرار گرفته است.
سیل اعتراضات بگونه ای شد که پس از طی چند ماه موج سرکوب ها و بازداشت های گسترده، شکنجه و تهدید، اخراج و محرومیت های اجتماعی و تحصیلی بسیاری بویژه از سال 2010 آغاز شد. نخستین مرامنانه سرکوب و ارعاب از سوی نظام قدرت نیز با صدور اعتراف نامه های دولتی درقالب اعترافات برخی از سران جنبش اصلاحات دولتی آغاز شد که در آن نظریه های جامعه شناسی و جامعه شناسانی نظیر هابرماس، محیط های علمی و پژوهشی علوم اجتماعی و دانش آموختگان این حوزه معرفتی مورد تهاجم و هدف اصلی اتهامات و توطئه آفرینی ها قرار گرفتند.
درپی انتشاراین بیانیه سرکوب علیه جامعه شناسی و جامعه شناسان، موج بازداشت ها و محرومیت های تحصیلی دانش اموختگان این رشته سرعت بیشتری بخود گرفت. در سطور زیر به برخی از این فرازها پرداخته می شود
الف. هجوم به جامعه شناسان
نخست. در طول سال 2010 بیش از 30 نفر دانشجوی جامعه شناسی و علوم اجتماعی در دانشگاه های مختلف ایران بازداشت شده و برخی پس از چندین ماه ازاد و برخی هنوز در بازداشت بسر می برند.
دوم. محرومیت تحصیلی. درطول سال گذشته میلادی بیش از 22 نفر دانشجوی رشته های علوم اجتماعی و جامعه شناسی از یک ترم تا کل دوره تحصیلی و توسط حکم دولتی به محرومیت تحصیلی محکوم شدند.
سوم. اخراج اساتید. علاوه براین بسیاری از مدرسان و اساتید رشته جامعه شناسی و علوم اجتماعی نیز از فضاهای آموزشی محروم شده و به بازنشستگی های اجباری و زود هنگام و حتی اخراج و عدم تمدید قرارداد استخدامی آنان وادار شدند. برخی از چهره های برجسته دانشگاهی نیز ناگزیر از ترک وطن شدند.
ب. هجوم به جامعه شناسی
درمیانه این تهاجمات فیزیکی به دانش آموختگان جامعه شناسی، حکومت جمهوری اسلامی ایران مضامین و نظریه ها و مبانی آموزشی دروس جامعه شناسی در دبیرستان ها و دانشگاه ها را نیز مورد تهاجم قرار داده و مجدد طرح جامعه شناسی اسلامی و علوم انسانی/ اسلامی را مطرح ساخته است تا بدین واسطه از قابلیت بالقوه علوم اجتماعی و جامعه شناسی در نقد دین و قدرت بعنوان نهادهای اجتماعی مورد بررسی و پژوهشی بکاهد. دراین راستا ازسوی رهبر حکومت اسلامی بطور مشخص و سپس سران دیگر حکومتی بویژه روحانیون محافظه کار در درون قدرت بیانات شدیدی علیه این رشته دانشگاهی و علمی مطرح شد که اذهان بسیاری را بسوی این نگرش تخریبی و تهدید ها و نگرانی های ناشی از آن جلب ساخت. درپی همین وقایع، اینک در وزارتخانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی هیئت های گزینش و وارسی علوم انسانی تشکیل شده است تا خیال واهی سالهای نخست پس از انقلاب 57 مبنی بر اسلامی کردن دانشگاهها بویژه علوم انسانی و اجتماعی را جامعه عمل پبوشاند.
انجمن بین مللی جامعه شناسان بدون مرز- شاخه ایران با توصیف نمای کلی وضعیت جامعه شناسی و جامعه شناسان درایران، ضمن اعلام وضعیت خطر ویژه برای این رشته دانشگاهی و صنف جامعه شناسان ایرانی، براین باور است که جامعه شناسی و جامعه شناسان در ایران درسال گذشته شاهد بیشترین میزان فشار و تهدید و تحدید حکومتی بوده اند.
ازهمین روی انجمن جامعه شناسان بدون مرز- ایران ضمن رد هرگونه برخوردهای تهدید و تحدید آمیز علیه جامعه شناسان و درخواست برای آزادی و بازگرداندن دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاهها، خواهان آزادی علمی و دانشگاهی برای همه رشته های اصلی و فرعی علوم انسانی درایران است. این انجمن براین باور است که اندیشه انسان هرگز امکان حصر و توقیف نداشته و چنین اقداماتی از سوی حکومت اسلامی فقط سبب به تاخیر افتادن فضاهای رشد و نقد خردگرایانه و توسعه انسانی و اجتماعی جامعه ایران خواهد شد.
انجمن بین مللی جامعه شناسان بدون مرز- ایران
---------------------------------------------------
The manifest of International Association of Sociologists Without Borders SSF – Iran:
2010 was the worst year for sociology and sociologist in Iran
Following the events after the presidential Election in Iran in 2009 and the further development of Democracy movement with the motto "Where is our votes" in all urban areas of Iran, the majority of students and academics also were actively involved in this flow.
Increasing demands of this movement in other social spaces changed the streets and squares of different cities to areas for discussions about Democratic and legitimate demands of people, especially young people who have been neglected during the years after the ninth presidential election in 2005 to now time.
In result of storm of protests after few months began the wave of repression and widespread arrests, torture and intimidation, expulsion and exclusion of many social and educational, especially since 2010. The new strategy of repression started with forcing reformist leaders to deny their former statements and invaded western sociological theories (i.e. theories of Habermas)
Following repression announcement against the sociology and sociologists, the wave of arrests and educational deprivation graduates became fast of movement. Some of the above follows:
Invasion in to sociologists:
During the year of 2010 over 30 students of sociology and social science in different universities in Iran were arrested, some of them became free after several months and some still stay in prison.
Educational deprivation: During the last year over 22 students of social sciences and sociology were expelled from studying.
Teachers’ demission: many teachers and professors of sociology and social science fields as well as deprived of educational spaces and were forced to retire early. Some prominent figures of the university were forced to leave the country.
Invasion in to sociology:
In Addition to physical invasions into sociology graduates, Islamic Republic of Iran also attacked themes and theories and principles of sociology courses in high schools and universities, and emphasized to the Islamic / Muslim Sociology and Humanities to reduce the social sciences and sociology as social institutions at the criticism of religion and power and the mail stream to the secularism.
In this regard, leader of the Islamic government and other governmental leaders proposed severe criticism statement against the academic and sociological fields and made people worrying about the threatening attitude.Following the same events, the ministry of education founded some communities to checkout social sciences community and took action to Islamize the universities after the Islamic Revolution's 1979.
International Association of Sociologists Without Borders SSF - Iran warns high risked situation of the sociology and sociologists in Iran and believes that sociology and sociologists overcome control and reservation of government pressure and threats in the past year.
It ended up that the Sociologists without Borders - Iran does not accepted violent confrontations and threats against sociologists and asks for freedom and restore students deprived of education to universities, academic freedom and academic demand for all majors and is sub-human sciences in Iran.
SSF-Iran believes that human thought cannot get limited and such actions by the Islamic government in Iran just postpones rational criticism and social-human development of Iranian society.
Sociologists Without Borders SSF - Iran
۴ نظر:
It is not for me to criticize Iran, but I do understand that the sanctions imposed by the US and other countries are hurting Iranian peoples
Yes, a very difficult year for social thoughts in the country. It all has to do with people who run the country. Sanctions may hurt people economically but these harms are caused by national leaders who have regressive ideas and are not shy from imposing it on the whole population.
Hi Judith!
واقعیت این است که مردم ایران مدت زیادیست که از طرف ریژیم جمهوری اسلامی در محاصره اقتصادی قرار دارند، فهم این گزاره نیازمند اطلأعاتیست که کمتر خارجی آن بهره ماند است مثلا اینکه در حالیکه همه عوامل برای خود کفائی شکر فراهم است ولی هر ساله بیش از یک میلیون تن شکر وارد کشور میشود که در انحصار آقای مکارم شیرازی میباشد که ظاهرا میبایستی از محل این در آمد هزینههای حوزهٔ علمیه تامین گرد، و اینکه واردات آهن و یا روغن در انحصار فلان ایت الله یا نهاد مذهبی قرار دارد که برای تامین اهدافی بکار میرود، که قطعا در جهت خلاف جامعه میباشد، بگذریم ازینکه میلیاردها دلار درآمد نفت یا مثلا مخابرات تحت تسلط کامل نیروهای نظامی و امنیتی میباشد، برای تشریح وضعیت منابع پولی میشود تنها به همین خبر اکتفا نمود که،
آفتاب: ۵۰ هزار میلیارد تومان معوقه بانکی کشور در اختیار ۸۴ نفر است. این موضوع را یک عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی کشور بیان میکند.
که حاضر به پرداخت بدهیهای خود نیستند و به خاطر نفوذ سیاسی یا مقام مذهبی مورد هیچگونه باز خواستی قرار نمیگیرند.بنا بر این تحریم تاثیر انچنانی در وضعیت مردم ایران ندارد، به تصور من برای رفع اینگونه سؤ تفاهمها نیازمند معیارهای جدیدی میباشیم،برای نمونه این روزها صحبتهای زیادی(خصوصا چپها و روشنفکران سوسیال و لیبرال دمکرات اروپایی) در خصوص شکوفایی و یا حتی معجزه اقتصادی چین به گوش میرسد که شاخص آن ظهور طبقه متوسط ۲۰۰ میلیونی در چین میباشد، اما من نمیدانم جایگاه آن یک میلیارد نفری زیر خط فقر قرار دارند فاقد حد عقل امکانات مانند تحصیل، بهداشت، کار، مسکن، بازنشستگی و... میباشند در کجای این معجزه اقتصادی قرار دارد.
سلام
من دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه چمران اهواز(خوزستان)هستم. دنبال یه مقاله ی خوب و جدید در باب رابطه ی فقر فرهنگی و قانون گریزی در ایران میگردم...
کمکم میکنید؟
لطفا اگه مقاله ای سراغ داشتید برام میل کنید.
namgh54@yahoo.com
ارسال یک نظر